ترجمه مقاله

متیح

لغت‌نامه دهخدا

متیح . [ م ِ ی َ ] (ع ص ) آن که پیش آید به کاری که نباید، یا آن که خود را در بلا افکند. (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ). تیاح . (از اقرب الموارد)). کسی که پیش آید وی را کاری که نباید و قصد آن نکرده باشد و کسی که خود را در بلا افکند. (ناظم الاطباء). ورجوع به تیاح شود. || اسبی که از نشاط خمان و چمان رود. || قلب متیح ؛ دل مایل بهر چیز. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله