ترجمه مقاله

محول

لغت‌نامه دهخدا

محول . [ م ُح ْ وِ ] (ع ص ) نعت است از اِحْوال .
- صبی محول ؛ کودک یک ساله .
- ناقة محول ؛ ماده شتری که پس از کره ٔ ماده ، نر زاید و بالعکس .مُحَوِّل .
- || ماده شتری که پس از گشن دادن باردار نشود.
|| خداوند شتران نازاینده که باردار نمی شونداز گشن یافتن . || مقیم شونده در یک جای یک سال . || آن که پیش آید بر کسی به تازیانه . || برجهنده بر پشت ستور. برنشیننده . || محال گوینده . || برات دهنده داین را بر کسی . (آنندراج ).
ترجمه مقاله