ملاروشنی
لغتنامه دهخدا
ملاروشنی . [ م ُل ْ لا رَ / رُوْ ش َ ] (اِ مرکب ) خفاش . (آنندراج ). شبپره و خفاش . (ناظم الاطباء) :
بس که طغرا بر خط شبرنگ جانان چشم دوخت
دیده اش تاریک شد آخر چو ملاروشنی .
بس که طغرا بر خط شبرنگ جانان چشم دوخت
دیده اش تاریک شد آخر چو ملاروشنی .
ملاطغرا (از آنندراج ).