ترجمه مقاله

منفض

لغت‌نامه دهخدا

منفض . [ م ِ ف َ ] (ع اِ) بادبیزن و هرچه به وی افشانده شود. (منتهی الارب ). بادبیزن و هرچه بدان چیزی را برافشانند و بر باد دهند. (ناظم الاطباء). مِنسَف . || منفاض . (اقرب الموارد). رجوع به منفاض معنی دوم شود.
ترجمه مقاله