ترجمه مقاله

میلاب

لغت‌نامه دهخدا

میلاب . (اِ مرکب ) ماشوره ٔ غلیان که یک سر آن در آب و سر دیگرش متصل به میانه است . (ناظم الاطباء) نی میان کوزه ٔ قلیان متصل به تنه ٔ قلیان . چوبی میان کاواک که در تنه ٔ میانه ٔ قلیان کنند و سر دیگر آن چوب در میان آب کوزه ٔ قلیان باشد. نای مانند از چوب تراشیده بلندتر از وجبی که در این میانه استوار کنند و درون آب جای گیرد و دود از آن گذرد و در آب درآید و بار دیگر به گلوی قلیان کش برآید. (یادداشت مؤلف ). || نی که در گهواره نهند یک سر آن متصل به آلت طفل و سر دیگر در مرغج . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله