ترجمه مقاله

ناصاف

لغت‌نامه دهخدا

ناصاف . (ص مرکب ) آنچه صاف نباشد. (از آنندراج ). کدر. (ناظم الاطباء). غیرزلال . تصفیه ناشده . آلوده .
- آب ناصاف ؛ آب آلوده . آب تصفیه نشده . آب غیرزلال .
|| ناهموار. (ناظم الاطباء). ناراست . غیرمستقیم . که صاف و یکنواخت نیست . || آنچه پاک نباشد. (از آنندراج ). چرکین . (ناظم الاطباء). ناپاک .
ترجمه مقاله