ترجمه مقاله

نایب

لغت‌نامه دهخدا

نایب . [ ی ِ ] (ع ص ، اِ) نائب . آنکه بر جای کسی ایستد. وکیل . جانشین . قائم مقام . خلیفه . گماشته . (از ناظم الاطباء). کسی که کار دیگری را انجام دهد. || پیشکار. (آنندراج ). رجوع به نائب شود. || در اصطلاح نظامی :
- نایب اول ؛ستوان یکم ارتش ، درجه ای بین ستوان دوم و سروان .
- نایب دوم ؛ ستوان دوم ارتش ، درجه ای بین ستوان سوم و ستوان یکم .
- نایب سرهنگ ؛ سرهنگ دوم ، درجه ای بین سرگرد و سرهنگ تمام .
ترجمه مقاله