نیکی پسند
لغتنامه دهخدا
نیکی پسند. [ پ َ س َ ] (نف مرکب ) طالب خیر :
چو می خواهی ای مرد نیکی پسند
که نامی برآری به نیکی بلند.
قدیم نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقش بند.
چو می خواهی ای مرد نیکی پسند
که نامی برآری به نیکی بلند.
نظامی .
قدیم نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقش بند.
سعدی .