ترجمه مقاله

واریز

لغت‌نامه دهخدا

واریز. (اِمص مرکب ) عمل واریختن . رجوع به واریختن شود. انهدام . ریختن قسمتی از بنا یا چاه و قنات و نظایر آن . || تفریغ حساب . تسویه حساب .
ترجمه مقاله