ترجمه مقاله

ویس

لغت‌نامه دهخدا

ویس . [ وَ ] (ع اِ) وای . کلمه ای است که در محل رأفت و استملاح کودکان مستعمل شود. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || درویشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فقر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || خواسته ٔ مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه را انسان بخواهد و آنچه را نخواهد. از اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). گویند: لقی ویساً؛ یعنی یافت مطلوب و خواسته ٔ خود را (منتهی الارب )، یا یافت آنچه را نمیخواست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله