ترجمه مقاله

پنج ارش

لغت‌نامه دهخدا

پنج ارش . [ پ َ اَ رَ ] (اِ مرکب ) شاه رش . شاه ارش . یعنی ارش بزرگ و آن مقداری است از سرانگشت میانین دست راست تا سرانگشت میانین دست چپ وقتی که دستها را از هم بگشایند و آن رابه عربی باع و به ترکی قلاج گویند و آن مقدار پنج ارش کوچک باشد و ارش کوچک از سرانگشت میانین است تا مرفق که بندگاه ساعد و بازوست و شاه ارش را به این اعتبار پنج ارش می گویند. (برهان قاطع در کلمه ٔ شاه ارش ).
ترجمه مقاله