ترجمه مقاله

چرکین جامه

لغت‌نامه دهخدا

چرکین جامه . [ چ ِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) آنکه جامه ٔ کثیف و چرک آلود بتن دارد. کنایه از شخص فقیر و بی چیز : سلطان محمود چون بدروازه ٔ شهر رسید چشمش در میان نظارگیان بر پسری افتاد چرکین جامه ... اما سخت نیکوروی . (نوروزنامه ). رجوع به چرکین شود. || (اِ مرکب ) جامه ٔ چرکین . جامه و رخت کثیف و ناپاک . رجوع به چرکین شود.
ترجمه مقاله