ترجمه مقاله

چکین

لغت‌نامه دهخدا

چکین . [ چ ِ ] (اِخ ) نام ولایتی هم هست . (برهان ) (آنندراج ). نام ولایتی . (ناظم الاطباء). مصحف «چکیل » که تلفظ جغتایی نام این ولایت است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). چگل . و رجوع به چگل شود.
ترجمه مقاله