ترجمه مقاله

کبیجه

لغت‌نامه دهخدا

کبیجه . [ ک َ ج َ / ج ِ ] (ص ) چاروایی را گویند که زیر دهان اوورم کرده باشد. (از برهان ) (آنندراج ). کَبْج . کَبْجَه . کبچ . || (اِ) پشت خار را نیز گویند و آن چوبکی باشد که به اندام (شکل ) پنجه ٔ دست یا اندام دیگر سازند و پشت بدان خارند. (برهان ) (آنندراج ). پشت خار. (یادداشت مؤلف ). کبیچه . رجوع به کبیچه شود.
ترجمه مقاله