ترجمه مقاله

کوازه

لغت‌نامه دهخدا

کوازه . [ ک ُ زَ / زِ ] (اِ) تخم مرغ نیم پخته و معرب آن جوازق است . (برهان ) (ناظم الاطباء). رشیدی صحیح این کلمه را «گوازه » می داند و معرب آن جوازق مؤید این قول است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به معنی آخر کواژه شود.
- کوازه کردن خایه ؛ نیم بند کردن تخم مرغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله