ترجمه مقاله

کور و کبود

لغت‌نامه دهخدا

کور و کبود. [ رُ ک َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ناقص و رسوا. نادلپذیر. مقرون به رنج و آفت . تعبیری است که در آثار قدما و مثنوی و دیوان کبیر، گاه به معنی وصفی استعمال می شود. (شرح مثنوی شریف جزو نخستین از دفتر اول تألیف بدیعالزمان فروزانفرص 226). رجوع به ترکیب «کور و کبود» ذیل کور شود.
ترجمه مقاله