ترجمه مقاله

آب و گل

لغت‌نامه دهخدا

آب و گل . [ ب ُ گ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خانه . بنا. زمین .
- آب و گلی در جایی داشتن ؛ خانه یا مزرعه ای را در آنجا دارا بودن .
- از آب و گل درآمدن یا درآوردن ؛ بسن رشد و بلوغ یا نزدیک به آن رسیدن یا رسانیدن .
|| گاه آب و گل گویند و مراد آب و خاک است :
گر خود از اصل بنگریم او را
آب و گل مادر و پدر باشد.

مسعودسعد.


ترجمه مقاله