آتش بندلغتنامه دهخداآتش بند. [ ت َ ب َ ](نف مرکب ) افسون که بدان آتش فرونشیند : نسخه ای کز خط تست اندر دل سوزان من سحر آتش بند یا تعویذ تب میخوانمش .امیرخسرو دهلوی .