ترجمه مقاله

آخش

لغت‌نامه دهخدا

آخش . [ خ َ ] (اِ) قیمت . بها. ارز. ارزش . صاحب معیار جمالی کلمه را بمد الف و فتح خا ضبط کرده ، و بیتی نیز برای دعوی خود ساخته است و ظاهراً این درست نیست و اَخْش بر وزن بخش صحیح است ، چنانکه عنصری گوید :
خود نماید همیشه مهر فروغ
خود فزاید همیشه گوهر اخش .
ترجمه مقاله