ترجمه مقاله

آداش

لغت‌نامه دهخدا

آداش . (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) آتاش . سمی ّ. همنام :
گر کار بنامستی از آداشی عمّر
فرزند تو با عمّر بودستی هموار.

ناصرخسرو.


رجوع به آتاش شود.
ترجمه مقاله