ترجمه مقاله

آذرتش

لغت‌نامه دهخدا

آذرتش . [ ذَ ت ُ ] (اِ مرکب ) بعض از فرهنگها این کلمه را ضبط کرده و معنی سمندربدان داده و شعر ذیل را شاهد آورده اند :
درروَد بی زخم و زجر و درشود بی ترس و بیم
همچو آذرتش به آتش همچو مرغابی بجوی .

منوچهری .



و بعضی آذرشین را همین معنی داده و به همین شعر استشهاد کرده اند ولی ظاهراً صحیح آن آذرشب است .
ترجمه مقاله