آرامجویلغتنامه دهخداآرامجوی . (نف مرکب ) مصلح . صلاح اندیش . صلح طلب . آشتی خواه : یکی پهلوان داشتی نامجوی خردمند و بیدار و آرامجوی .فردوسی .