ترجمه مقاله

آرام سوز

لغت‌نامه دهخدا

آرام سوز. (نف مرکب ) مخل و بهم زننده ٔ آسایش :
بگریه دایه را گفتا چه روز است
تو گوئی آتشی آرام سوز است .

(ویس و رامین ).


ترجمه مقاله