آستانی
لغتنامه دهخدا
آستانی . (ص نسبی ) منسوب به آستان . || (حامص ) کنایه از فروتنی و تواضع :
سری چون نقش پای دوست با افتادگان دارم
از آن بر آسمانی برگزیدم آستانی را.
سری چون نقش پای دوست با افتادگان دارم
از آن بر آسمانی برگزیدم آستانی را.
طالب آملی .