آسیون
لغتنامه دهخدا
آسیون . [ وَ ] (ص ) آسیمه :
گر نه عشقت کرد آسیون مرا
از چه رو سرگشته و آسیونم ؟
چه چیزی کاین همه آسیون از تست
که بی تو زندگانی ّ من از تست ؟
و صاحب برهان بر وزن آبگون ضبط کرده وظاهراً غلط است ، یا صورتی دیگر از این کلمه است .
گر نه عشقت کرد آسیون مرا
از چه رو سرگشته و آسیونم ؟
منجیک .
چه چیزی کاین همه آسیون از تست
که بی تو زندگانی ّ من از تست ؟
فریدالدین عطار.
و صاحب برهان بر وزن آبگون ضبط کرده وظاهراً غلط است ، یا صورتی دیگر از این کلمه است .