ترجمه مقاله

آشوغ

لغت‌نامه دهخدا

آشوغ . (ص ) مجهول . غیرمعروف . ناشناس . نامعروف . (تحفةالاحباب اوبهی ). گمنام :
چه کنم از جفای دهر که من
هستم آشوغ در میان شما.

طرطری .


ترجمه مقاله