ترجمه مقاله

آلو

لغت‌نامه دهخدا

آلو. (ن مف مرخم / نف مرخم ) مخفف آلود، در کلمات مرکبه چون گِل آلو، خواب آلو، پشمالو، خشم آلو و نظایر آن ، معنی آلوده دهد :
جمله اهل بیت خشم آلو شدند
که همه در شیر بز طامع بدند.

مولوی .


پر سبک دارد ره بالا کند
چون گل آلو شد گرانیها کند.

مولوی .


این کلمه را جز حضرت جلال الدین محمد بلخی سایرفصحا استعمال نکرده اند.
ترجمه مقاله