ترجمه مقاله

آهنگیدن

لغت‌نامه دهخدا

آهنگیدن . [ هََ دَ ] (مص ) قصد کردن . آهنگ کردن . || آهنجیدن . کشیدن ، چنانکه آب را از چاه و جز آن :
کرده شیران حضرت تو مرا
سرزده همچو گاو آب آهنگ .

سنائی .


ترجمه مقاله