ترجمه مقاله

ابدالی

لغت‌نامه دهخدا

ابدالی . [ اَ ] (اِخ ) از طوائف افغانستان . در زمان نادرشاه در حوالی هرات منزل داشتند و نادرشاه آنان را ازسرحد ایران کوچ داده نزدیک قندهار مسکن گرفتند و درسال 1160 هَ .ق . یکی از بزرگان این طائفه موسوم به احمدخان به پادشاهی تمام افغانستان و قسمتی از هندوستان نائل آمد و او به دُرِّ دوران معروف گردیده تمام طائفه ٔ ابدالی به دُرّانی موسوم شدند. امرای افغانستان از زمان قتل نادرشاه که استقلال یافتند تا سال 1257 هَ .ق . از این طائفه بودند و وزیر از طائفه ٔ بارکزائی که رقیب ابدالی بود تعیین میشد تا بدین سال دوست محمدخان از طائفه ٔ بارکزائی بر تخت سلطنت دست یافت و حکومت سلسله ٔ ابدالی یا دُرّانی را منقرض کرد.
ترجمه مقاله