ترجمه مقاله

ابدال

لغت‌نامه دهخدا

ابدال . [ اَ ] (اِخ ) یکی از شعرای فارسی از مردم اصفهان . تاریخ حیات وی معلوم نیست . ابتدا دکان عطاری داشت و بواسطه ٔ عشق دیوانه شده سه سال در اصفهان سر و پا برهنه میگردیده ، پس از آن به تبریز رفته پنج سال با ارامنه معاشرت داشته و در میکده ها بسر برده و عاقبت بعبادت و طاعت رغبت کرده و دوازده سال سجاده نشین شده است .
ترجمه مقاله