ترجمه مقاله

ابراء

لغت‌نامه دهخدا

ابراء. [ اِ ] (ع مص ) اِبرا. بیزار کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || به کردن از بیماری . (تاج المصادر بیهقی ). از بیماری رهانیدن . بیمار را به کردن . درست کردن . شفا بخشودن . خوب کردن . آسانی بخشیدن : چون عیسی علیه السلام ابراء اکمه و ابرص کرد... (تفسیرابوالفتوح رازی ). || رها کردن مطلقاً. || از بیماری به شدن . از بیماری خوش شدن .
- ابراء از دَین ؛ بیزار کردن از وام . (زمخشری ). بیزار کردن از عیب و وام و مانند آن . بری کردن از...
ترجمه مقاله