ترجمه مقاله

ابسال

لغت‌نامه دهخدا

ابسال . [ اِ ] (ع مص ) گرو کردن . به گرو دادن . || به هلاک سپردن . || حرام کردن چیزی . || دل نهادن بر. || پختن و خشک کردن غوره ٔخرما. || به معرض نهادن . عرضه کردن . || در خذلان گذاشتن . (زوزنی ). بخواری گذاشتن .
ترجمه مقاله