ترجمه مقاله

ابطار

لغت‌نامه دهخدا

ابطار. [ اِ ] (ع مص ) به دَنه آوردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). سخت شاد شدن . فیریدن . سخت شاد کردن مال کسی را. گمراه و ناسپاس کردن مال کسی را. سرگشته و حیران کردن . || تکلیف زیاده از طاقت دادن . || معیشت او موقوف گردانیدن . || لاغر ساختن . || مدهوش کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله