ترجمه مقاله

ابناء جنس

لغت‌نامه دهخدا

ابناء جنس . [ اَ ءِ ج ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) هم جنسان : ابناء جنس ما را بمرتبت ایشان که رساند و ید علیا به ید سفلی چه ماند؟ (گلستان ). ابناء جنس او بر منصب او حسد بردند. (گلستان ).
یک نظر افکن که مستثنی شوم زابناء جنس
سگ که شد منظور نجم الدین سگان را سرور است .

امیرعلی شیر نوائی .


ترجمه مقاله