ترجمه مقاله

ابن اعلم

لغت‌نامه دهخدا

ابن اعلم . [ اِ ن ُاَ ل َ ] (اِخ ) ابوالقاسم علی بن حسن علوی . منجم و عالم ریاضی مشهور. گویند او از احفاد جعفر طیار است . در بغداد علم آموخت و سپس بخدمت عضدالدوله پیوست و نزد او حرمت و مکانتی بسزا یافت و عضدالدوله کارهای ملک با شور و مصلحت اندیشی ابن اعلم میراند. پس از عضدالدوله جانشین او صمصام الدوله چنانکه شایستی ، رعایت مقام ابوالقاسم نکرد و او عزلت گزید و بتصنیف زیج و دیگر کتب خویش پرداخت . قفطی گوید زیج او تا زمان ما (568-646 هَ .ق .) معوّل علیه است و شهرزوری تقویم کوکب مریخ زیج ابن اعلم را اصح تقاویم میشمرد و نزدیکتربتحقیق میداند. گویند وقتی از کثرت مطالعات و عمل ، اختلالی در او راه یافته و در آن حال زیج خویش بدجله افکند و ارباب فن زیج متداول او را از مسوده ها و نسخ سقیم نقل کردند. و در سال 374 هَ .ق . هنگام بازگشت از حج در منزل عسیله روز یکشنبه هشت محرم درگذشت .
ترجمه مقاله