ترجمه مقاله

ابن دهان

لغت‌نامه دهخدا

ابن دهان . [ اِ ن ُ دَهَْ ها ] (اِخ ) فخرالدین ابوشجاع محمدبن علی بن شعیب بغدادی . وفات 590 هَ .ق . ادیب و حاسب از مردم بغداد. ابتدا بموصل بخدمت جمال الدین اصفهانی وزیر و سپس بخدمت صلاح الدین ایوبی پیوست و دیوان میافارقین به او واگذار شد و در سال 586 به مصر رفت و از آنجا به دمشق بازگشت . در حساب و نجوم و زیج ید طولی داشته و در غریب الحدیث کتابی تصنیف کرده و نیز او را کتاب تاریخی است . (حاجی خلیفه ). او شعر نیکو میگفته . وقتی ازحج مراجعت میکرد در حله شترش بلغزید و بیفتاد و چوب محمل بر سر او فروشد و در حال بمرد. (ابن خلکان ).
ترجمه مقاله