ترجمه مقاله

ابن معطی

لغت‌نامه دهخدا

ابن معطی . [ اِ ن ُ م ُ ] (اِخ ) زین الدین ابوالحسن یحیی بن عبدالمعطی بن عبدالنور الزواوی مغربی حنفی . یکی از ائمه ٔ نحو و لغت . مولد او به سال 564 هَ .ق . وی نحو و فقه به الجزائر نزد ابوموسی جزولی فراگرفت و سپس بمشرق شد و زمانی دراز در دمشق ببود و بدانجا نخست شاگردی ابن عساکر کرد. پس از آن بتدریس نحو پرداخت و خلقی کثیر بر وی گرد آمدند واز علم او فائده ها گرفتند و تصنیفات مفیده کرد تا آنگاه که ملک کامل او را بهجرت مصر ترغیب کرد و او به مصر شد و در جامع عتیق بتعلیم ادب پرداخت و در آنجاراتبه و وظیفه ٔ مقرر داشت و تا آخر عمر یعنی سلخ ذی القعده ٔ 628 همین شغل ورزید. قبر او نزدیک تربت امام شافعی بقاهره است . و زواوی نسبت به زواوه نام قبیله ای بزرگ است در ظاهر بجایه از اعمال افریقیه . او راست : الدرةالالفیّه که ابن مالک بدو تفضیل سبق میدهد و الفصول الخمسین نیز در نحو و البدیع فی صناعةالشعر.
ترجمه مقاله