ترجمه مقاله

ابوالاملاک

لغت‌نامه دهخدا

ابوالاملاک . [ اَ بُل ْ اَ ] (اِخ ) علی بن عبداﷲبن عباس ، جد خلفای عباسی . مولد او به سال 40 هَ . ق . بود و امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را علی نام نهاد و کنیت ابوالحسن داد. او مردی زاهد و فصیح بود و از ولیدبن عبدالملک بسی آزار دید و از دمشق به حمیمه یکی از قراء اشراط انتقال جست .گویند بنوامیه او را به ترک نام و کنیت خود اجبار کردند و او به تغییر کنیت خویش به ابومحمد راضی شد لکن بگشتن نام تن درنداد. و او را ابوالاملاک از آن گفتند که چون نوزادبود امیرالمؤمنین او را بر دست گرفت و نام و کنیت داد و آنگاه که او را به عبداﷲ رد می کرد فرمود: خذه الیک اباالاملاک ؛ و معنی آنکه بگیر پدر پادشاهان را.
ترجمه مقاله