ترجمه مقاله

ابوالحسن

لغت‌نامه دهخدا

ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) علی بن احمدبن محمدبن علی متویه ، معروف به واحدی نیشابوری . مفسرو نحوی . از مردم نیشابور است . او بسیاری از بلاد را در طلب علم و حدیث درسپرد و درک صحبت ثعلبی و اصم کرد و در نحو و حدیث استاد روزگار خویش بود و خواجه نظام الملک وزیر شهیر او را حرمت میداشت . و مردمان به نیکوئی تصانیف او همداستانند. وفات وی 468 هَ . ق . پس از بیماری طویل بشهر نیشابور بود. او راست : کتاب البسیط در تفسیر قرآن کریم و نیز کتاب الوسیط و کتاب الوجیز، هم در تفسیر. و کتاب اسباب نزول القرآن و التحبیرفی شرح اسمأاﷲ الحسنی . و الاعراب فی علم الاعراب . و شرح دیوان متنبی و این شرحی مستوفی است بر آن دیوان و با کثرت شروح دیوان متنبی شرح واحدی بی عدیل است .
ترجمه مقاله