ترجمه مقاله

ابوالسعود

لغت‌نامه دهخدا

ابوالسعود. [ اَ بُس ْ س ُ ] (اِخ ) ابن الشرف یحیی بن احمدبن ابی السعودبن تاج الدین ابی السعودبن القاضی الجمال محمدبن احمد صفی الدین بن محمدبن روزبه کازرونی . یکی از بزرگان علمای شافعی بمائه ٔ یازدهم . مولد او مدینه ٔ طیبه به سال 980 هَ . ق .در خلاصةالأثر آمده است : او فاضلی صاحب همت بلند و نفس مطمئنه و محاضره ٔ لطیفه و جاه عریض و خداترس و ازبیشتر امور دنیا محترز و قانع و عفیف بود. و از قبول مناصبی عالی که بوی عرضه شد سر باززد و شوقی مفرط به استنساخ کتب داشت و هیچ فرصت را ضایع نمی گذاشت و از اینرو کتب بسیاری بخط خویش گرد کرد و قرآن کریم را بقراآت و بعض کتب فقهیه و اصلین و الفیه ٔ ابن مالک و شاطبیّه و رجبیّه و بعض کتابهای دیگر را از بر داشت و کتاب منهاج و شرح آن را نزد عم خویش محمد تقی کازرونی بخواند و هم از حسین سمرقندی و عبدالملک عصامی و احمدبن منصور و عبدالرحمن خیاری علوم مختلفه فراگرفت . سپس خود بافاده و تدریس پرداخت . و او را در نظم و نثر ید طولی بود و کتابی «التذکره » کرد و علی بن عزالدین حنبلی را بر آن کتاب تقریظی منظوم است . وفات ابوالسعود به ذی الحجه ٔ سال 1058 هَ . ق . بمدینه ٔ طیبه و مدفن او گورستان بقیع است جنب مزار ابراهیم بن رسول اﷲ صلوات اﷲ علیه . (نقل باختصار به معنی از نامه ٔ دانشوران ). رجوع به ج 2 نامه ٔ دانشوران ص 377 شود.
ترجمه مقاله