ترجمه مقاله

ابوالطیب

لغت‌نامه دهخدا

ابوالطیب . [ اَ بُطْ طَی ْ ی ِ ] (اِخ ) طاهربن عبداﷲبن طاهربن عمر الطبری الاَّملی . فقیه شافعی مولد او به سال 348 هَ . ق . بشهر آمل طبرستان است . در آمل تلمیذ ابوعلی زجاجی صاحب بن القاص بود و از آنجا در طلب علم سفر کرد و در گرگان نزد ابن گج و ابی سعد اسماعیلی علوم مختلف آموخت و به نیشابور رفت و چهارسال نزد علی ابوالحسن ماسرجسی به تکمیل دانش فقه پرداخت و در بغداد بدرس ابوحامد اسفراینی حاضر آمد و از ابی احمد غطریفی و دارقطنی و معافی بن زکریا و جز آنان حدیث شنید و علم را با تقوی توأم ساخت و پس از ابی عبداﷲ الصیمری تولیت قضاء کرخ بدو دادند و رسول صلوات اﷲ علیه بخواب او را فقیه خواند و او همیشه از این خطاب مسرور بود و ابواسحاق شیرازی از شاگردان اوست . و صاحب صفةالصفوه قطعه ای از اشعار او را که از علم و تقوای او حکایت کند آورده است . و قطعه ٔ دیگری نیز ابن خلکان در وفیات نقل کرده . و ابن جوزی گوید بخط شیخ ابی الوفأبن عقیل خواندم که : قاضی ابوطیب آنگاه که سال او بصد رسیده بود از عرشه سمیریه که نوعی کشتی است بشط فروجست و بعض حضار او را گفتند یا سیّدنا این مکن چه اندام ترا سستی آرد و گاه باشد که رودگانی فتق پیدا کند قاضی گفت ای مرد ما اندامها از معاصی خدای گوش داشتیم او تعالی نیز اندامهای ما گوش دارد. ابوالحسن محمدبن احمدبن عبداﷲ الفامی گوید: آملی در چهارده سالگی که خود هنوز به تعلّم مشغول بود آغاز تدریس فقه کرد و تا روز مرگ یک روز از تدریس غفلت نکرد. خطیب گوید: وفات قاضی روز شنبه ٔ بیستم ربیعالاول سال 450 هَ . ق . بود و فردای آن روز جسد وی در مقبره ٔ باب حرب بخاک سپردند و در جامع منصوربر وی نماز گذاردند و امام نماز ابوالحسین المهتدی بود. و در این وقت یکصدو دو سال داشت و خللی در عقل او راه نیافته بود چنانکه تا گاه وفات فتوی می نوشت وقضا می راند. او راست شرح مختصر مزنی و شرح فروع ابوبکر حداد و در اصول و مذهب و خلاف و جدال او را تألیفات بسیار است . رجوع به طاهربن عبداﷲ طبری ... شود.
ترجمه مقاله