ترجمه مقاله

ابوالعباس

لغت‌نامه دهخدا

ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) الناشی . شاعر. او از رؤسای متکلمین زنادقه [ مانویه ] بود که به اسلام تظاهر میکرد. او راست : دیوان شعر و کتاب فضیلةالسودان علی البیضان . (از ابن الندیم ). رجوع به ناشی ... شود.
ترجمه مقاله