ترجمه مقاله

ابوالعباس

لغت‌نامه دهخدا

ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) حروری . در حبیب السیر چ طهران (ج 1 ص 404) این نام بصورت مضبوط فوق آمده است و او را مؤلف صفةالادیب و دیوان العرب میخواند و این سهوالقلم ظاهراًاز کاتب است . چه نسبت ابوالعباس کواری است نه حروری و کتاب نیز یکی است موسوم به صفوةالأدب و دیوان العرب . رجوع به ابوالعباس کواری احمدبن عبدالسلام شود.
ترجمه مقاله