ترجمه مقاله

ابوالعلاء

لغت‌نامه دهخدا

ابوالعلاء. [ اَ ب ُ ل ع َ ] (اِخ ) ششتری شاعر. او در مائه ٔ چهارم میزیسته است . لکن در تذکره های دسترس ما نام او نیامده است و ظاهراً منظور از ابوالعلا در بیت ذیل منوچهری مراد همین ابوالعلا ششتری باشد چه او را در ردیف شعرای فارسی زبان آورده است :
بوالعلاء و بوالعباس و بوسلیک و بوالمثل
آنکه آمد از نوایح وآنکه آمد از هری .
تنها در لغت نامه ٔ اسدی ابیات ذیل از او دیده میشود:
بیاورآنکه گواهی دهد ز جام که من
چهار گوهرم اندر چهار جای مدام
زمرد اندر تاکم عقیقم اندر غژب
سهیلم اندر خم آفتابم اندر جام .
ای ... من ای ... تو انجیره گذاری
سرگین خوری و قی کنی و باک نداری
ریچاله گری پیشه گرفتی تو همانا
بخیره [ کذا ] در شیر بری کامه برآری .
ترجمه مقاله