ترجمه مقاله

ابوالفضل

لغت‌نامه دهخدا

ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) جعفربن محمدبن حسین المحدث بن حسین بن حسن بن علی بن عمر الاشرف بن الامام زین العابدین . و او ملقب به سید ابیض ، الثائر باﷲ علوی است . وی بروزگار ابوالفضل اسفهبد محمدبن شهریاربن جمشید رستمداری از گیلان خروج و بعضی ازحدود آن ولایت را مسخر کرد و در جنگی که با ابن عمیدوزیر رکن الدوله درپیوست ابوالفضل محمدبن شهریار از الثائر باﷲ علوی استمداد کرد و او با سپاهی انبوه بیاری محمد شتافت و ابن عمید منهزم شد. سید بگیلان بازگشت و در سیاه کله رود بقریه ای میان ده ساکن شد و او مردی خیّر و نیکوکار بود چنانکه در خطه ٔ خویش آثار نیکو نهاد و بقاع خیر طرح افکند و هم بدانجا درگذشت .
ترجمه مقاله