ترجمه مقاله

ابوالقاسم

لغت‌نامه دهخدا

ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) فقیه . وی از خواص ابوعلی بن سیمجور بود و کرتی از جانب وی برسالت نزد فائق و امیرک طوسی شد و در جنگی که میان ابوالقاسم بن سیمجورو بکتوزن روی داد ابوالقاسم فقیه عمده ٔ لشکر و عمادکار و بر مقدمه ٔ سپاه ابوالقاسم بود و هم وقتی از دست ابوعلی سیمجور بمحاصره ٔ ابونصربن محمدبن اسد و پسر او شار غرشستان پرداخت و آن ولایت بگرفت و پس از آنکه پسر سیمجور منهزم گشت ابوالقاسم فقیه با جمعی دیگر از وجوه قوم به اسارت بکتوزن گرفتار آمدند. رجوع به ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ طهران ص 337 و بعد آن شود.
ترجمه مقاله