ترجمه مقاله

ابوالمظفر

لغت‌نامه دهخدا

ابوالمظفر. [ اَ بُل ْ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) نصربن محمد نیشابوری متخلص به استغنائی . عوفی در لباب الالباب (چ لیدن ج 2 ص 23) آورده : [وی ] از معارف و فضلاء نیشابور، بفضل و دانش مذکور ودر میان طبقات شعراء آن عصر (سامانی ) مشهور و از گفته های او دو بیت بیش استماع نیفتاده بود آورده شد:
بماه ماندی اگر هستئیش زلف سیاه
بزهره ماندی اگر باشدیش مشکین خال
رخانْش را بیقین گفتمی که خورشید است
اگر نبودی خورشید را کسوف و زوال .
و هدایت در مجمعالفصحاء با ذکر عبارات فوق او را از فحول فصحای زمان آل سامان و آل بویه دانسته است .
ترجمه مقاله