ترجمه مقاله

ابوزکریا

لغت‌نامه دهخدا

ابوزکریا. [ اَ زَ ک َ ری یا ] (اِخ ) یحیی بن عبدالوهاب بن الامام ابی عبداﷲ محمدبن اسحاق بن محمدبن یحیی بن مندةبن الولیدبن مندةبن بطةبن استنداربن چهاربخت بن فیروزان عبدی اصفهانی ، و اسم منده ابراهیم و منده لقب او بود و بعضی گفته اند نام استندار فیروزان بوده است . یکی از مشاهیر حُفّاظ و مبرّزین اصحاب حدیث بود و کنیتهای پدر و اجداد ابوزکریا این است :ابوعمروبن ابی عبداﷲبن ابی محمدبن ابی یعقوب . و بقول ابن خلکان ابوزکریا محدث بن محدث بن محدث بن محدث بن محدث بن محدث است . وی مردی جلیل القدر، وافرالفضل ، واسعالراویه ، ثقه ، حافظ، فاضل ، مکثر، صدوق ، کثیرالتصانیف ، حَسَن السیرة، بعیدالتکلف و یگانه ٔ خاندان بروزگار خویش بود. و او را تخریجهاست خود و شیوخ اصفهان را. و از ابوبکر محمدبن عبداﷲبن زید الضبی و ابوطاهر محمدبن احمدبن محمدبن عبدالرحیم الکاتب و ابومنصور محمدبن عبداﷲبن فضلویه ٔ اصفهانی و از پدر خود ابوعمرو و از عم خویش ابوالحسن عبیداﷲ و از ابوالقاسم عبدالرحمن واز ابوالعباس احمدبن محمدبن احمدبن النعمان القضاعی و ابوعبداﷲ محمدبن علی بن محمد الجصاص و ابوبکر محمدبن علی بن الحسین الجوزدانی و ابوطاهر احمدبن محمود ثقفی استماع روایت کرد. و در نیشابور از ابوبکر احمدبن منصوربن خلف المقری و ابوبکر احمدبن منصور بیهقی وبه همدان از ابوبکر محمدبن عبدالرحمن بن محمد نهاوندی و در بصره از ابوالقاسم ابراهیم بن محمدبن احمد الشاهد و عبداﷲبن الحسین السعدانی و جماعتی بسیار جز آنان اخذ حدیث کرد، و به تصنیف تاریخ اصفهان و جموع دیگر پرداخت و آنگاه که به حج میشد در بغداد بجامع منصور املاء حدیث کرد و شیوخ بغداد از جمله ابوالفضل محمدبن ناصر و عبدالقادربن ابی صالح جبلی و ابومحمد عبداﷲبن احمدبن احمدبن احمدبن خشاب نحوی و مردم بسیار دیگر بنوشتند. ابوالبرکات عبدالوهاب بن المبارک الانماطی الحافظ و ابوالحسن علی بن ابی تراب الرنکوی الخیاط البغدادی و ابوطاهر یحیی بن عبدالغفاربن الصباغ و ابوالفضل محمدبن هبةاﷲبن العلاء الحافظ و جماعت کثیره ای دیگر از وی روایت کنند. و حافظبن السمعانی در کتاب الذیل ذکر او کرده و گوید برای من از جمیع مسموعات خویش اجازت نوشت و باز ابن السمعانی گوید از عقیده ٔ او نسبت به ابوالقاسم اسماعیل بن محمد حافظ پرسیدم او را بستود و گفت او اهل حفظ و معرفت و درایت است . و هم حافظبن السمعانی گوید از ابوبکر محمدبن ابی نصربن محمد الکفتوانی الحافظ شنیدم که میگفت : خاندان ابن منده ازیحیی آغاز شد و به یحیی انجام یافت . و حافظ عبدالغافر الفارسی در سیاق ذیل تاریخ نیشابور گوید: یحیی بن عبدالوهاب بن منده مردی فاضل از خاندانی مشهورِ دنیا در علم و حدیث . سفرها کرد و مشایخ بسیار دید و از آنان روایت شنید و بر صحیح مسلم و بخاری تعلیق و ذیل کرد. و او از اصمعی آورده است که نوبتی در بادیه بمسجدی درآمدم امام در نماز بود و این آیت برخواند: انّا ارسلنا نوحاً الی قومه (ما نوح را نزد قوم وی برسالت فرستادیم ) و بقیت آیه ازیاد او بشد و همان جمله ٔ اوّل تکرار کردن گرفت . اعرابی از مأمومان فریاد برآورد که ای مرد حالا که نوح رفتن نمیخواهد دیگری را گسیل کن . و هم او روایت کند که خنده ٔ بسیار نشانه ٔ حمق و شتاب از سستی خرد و سستی خرد از کمی ِ رأی و کمی رأی از سوء ادب و سوء ادب مایه ٔ ذلت و خواریست . و باز می آورد که مجون و هزل پاره ای از جنون و رشگ دردی بیدرمان و سخن چینی بنیان دشمنانگی هاست . ابوزکریا غالباً این دو بیت میخواند:
عجبت لمبتاع الضلالة بالهدی
و للمشتری دنیاه بالدّین اعجب
و اعجب من هذین من باع دینه
بدنیا سواه فَهْوَ من ذین اخیب
و معنی قطعه این است : شگفت مردا که به راه را به بیراهی فروشد و شگفت تر از او آنکه دین را بدنیا بدل کند و شگفت تر از این دو آنکه دین خود برای دنیای دیگری از دست دهد. ولادت ابوزکریا سه شنبه ٔ نوزدهم شوال سال 434 هَ . ق . به اصفهان و وفات او روز گوسفندکشان سنه ٔ 512 هم بدان شهر بود و پس از او در خاندان ابن منده کسی چون او نیامد. و ابن نقطه در کتاب اکمال الاکمال گوید وفات یحیی ابوزکریا روز شنبه ٔ دوازدهم ذی الحجه از سال 511 هَ . ق . و مولد پدر او عبدالوهاب به سال 386و وفات او در جمادی الاَّخره ٔ سنه ٔ 475 بود.
ترجمه مقاله