ترجمه مقاله

ابوزیان

لغت‌نامه دهخدا

ابوزیان . [ اَ زَی ْ یا ] (اِخ ) محمدبن ابی حمو موسی یا ابوزیان ثالث . وی بزمان پدر حکومت جزائر بنومزغنای [الجزائر ] داشت ، و چون ابوحمو درگذشت و برادر او ابوتاشفین ثانی بجای پدر بر اریکه ٔ ملک مستقر گشت ابوزیان به قصد تصرف تاج و تخت پدر در سال 792 هَ . ق . بدربار ابوالعباس احمد پادشاه مرینی رفت و از او استمداد کرد و دیری نکشید که ابوتاشفین دویم درگذشت ، یعنی در حدود نیمه ٔ سال 795 و پس از وی برادر دیگر ابوزیان ، یوسف بن ابی حمو جانشین ابوتاشفین گردید و سیادت پادشاهان فارس را بر تلمسان انکار کرد. از اینرو ابوالعباس مرینی نیروئی به تلمسان فرستاد و در سیّم محرم 798 یوسف را خلع و ابوزیان را بجای او نصب کرد. ابوزیان چون با قبول تابعیت بنومرین قدر و منزلت خویش از دست داده بود بتلافی آن بترویج علم و ادب و شعر پرداخت لکن مدت حکومت او دیری نپائید و در 801 برادر وی ابومحمد عبداﷲ بر وی ظفر یافت و ابوزیان کشته شد.
ترجمه مقاله