ترجمه مقاله

ابوز

لغت‌نامه دهخدا

ابوز. [ اَ ] (ع ص ) دونده ٔ برجهنده از آهو و جز آن . آنکه برجهد گاه دویدن یا بردود و روی نگرداند: ظبی ابوز. ظبیة ابوز. اَبز. ابّاز. || نجیبة ابوز؛ ماده شتری که صبر کند به صبر عجیب . (منتهی الارب ). ماده شتری شکیبا به شکیبی شگفت .
ترجمه مقاله